این سبیلو۱_سبیل بگذاشته ای گویی که مردمبه نامردان گیتی در نبردم۲_نزاید مردی از شارِب عزیزمکه من با مو نگردیدم نه گردم۳_شود مردی بصدق قولت ایجانبه حق گوئی کنی درمان دردم۴_نه اینکه در قضاوت چون نشینیبرآری از ته دل آه سردم۵_دهی حق را به آن یار عزیزتنیاید رحم تو بر رنگ زردم۶_ رفیق بازی کنی گاه قضاوتسپس گوئی که حق این بود که کردم۷_مکن کاری که گویند این سبیلوکند حق ناحق و گوید که مَردم*** + نوشته شده در جمعه هجدهم خرداد ۱۴۰۳ساعت 14:12  توسط سید احمد سعادتمند | بخوانید, ...ادامه مطلب