چه فرزندِ گُلی - یک غنچه نوری
2-ز ترس دشمنانِ پَست پنهان
به ابر و باد دستور داد و فرمان
3-دهندش سیر در بحر سماوات
مصون ماند ز بدخواهان و آفات
4-بآسمان بُرده شد در سیر و در گشت
که بیند جنگل وکُه - درّه و دشت
5-بیابد آیت و برهان یزدان
شود در او فزونتر دین وایمان
6-سلیمان (ع) خاطرش آسوده گردید
ولیکن بَندَگیش آلوده گردید
***
7-بدید ناگه به تختش نعش فرزند
بشد آگه ز پیغام خداوند
8-که من دادم - تو بسپاریش به بادی
به من بسپردن او را ندادی
9-سلامت بهر او اندیشه کردی
غرور و خود گرائی پیشه کردی
10-بیفتاد در کمال عجز بر خاک
به پیشگاه کریم پاک افلاک
11-بگفتا که چنین شاهّی پُر بار
فراموشی مرا داده گرانبار
12-ز تو خواهم پس از من این چنین جاه
عطا بر کس نفرمائی دگرگاه
13-که غافل میکند اینگونه شاهی
فرامُش میَکند که تو گواهی
14-ولو مُرسل بُوَد چون من بدرگاه
خطا کاری کند ناعمد و ناخواه
منظومات ستایی اهوازی (سید احمد سعادتمند)...برچسب : نویسنده : 3setaei9 بازدید : 134