ز خلقت قسمتی از آن جدا شد
2.از آن قسمت ز آدم پیکری ساخت
درآن از روح خود یزدان بینداخت
3.سپس حواهم از آن خاک دیرین
برون آمد بیک لبخند شیرین
4.چه لبخندی که جان بود و بقا بود
نشاطی پر ز مهر کبریا بود
5.بدستور خدای حی سبحان
بنا شد زان تبسم باغ رضوان
6.چو زد قهقهه- آمد اشک چشمان
از آن شد خلق رعد و برق و باران
7.زخشمش شد بنا هم دوزخ و نار
خداوندا از آن ما را نگهدار
8.حدیث دوزخ و فردوس و دنیا
عزیزان- آمده از سوی حوا
9.ستائی هر چه پیش آید سرانجام
همه از زن بدان ناکامی و کام
منظومات ستایی اهوازی (سید احمد سعادتمند)...برچسب : نویسنده : 3setaei9 بازدید : 119