به ننگی بدیدش زمانی بزیر
2- بدادش طلاق و گرفت دیگری
که بود از سیاهی و زشتی دَری
3- دو چشم لوچ و بدظاهر و بدنگاه
دل هر که دیدی بگفتی مخواه
4- ولیکن عفیف و دل او رحیم
وفادار و اهل خدا و حلیم
5- بپرسید یاری که با این عیال
که در او نه بینی نشان از جمال
6- چه حظی ترا هست و آرامشی
گمانم که رنجی نهان میکَشی
7- بگفت ار بدانی چه دارد جمال
نیازی بلب بهر او این مقال
8- بظاهر مبین صورت او نگون
که دارد جمال جمیلی درون
9- ببوسد سحر دست و رویم که خیز
که گردی بنزدِ خدایت عزیز
10- بخوان حمدِ او را که دادت وجود
ببر سر بدرگاه او با سجود
11- بشوید تن و جانم از هر گناه
ز خاکم بَرَد تا بخورشید و ماه
12- بهشت است و حور است و بهتر از آن
عطوفت در او همچو آبِ روان
13- عوض کی دهم تار موئی ازو
کس ار گنج شاهی دهد بهر مو
ـــــــــــــــــــــــــ
منظومات ستایی اهوازی (سید احمد سعادتمند)...برچسب : نویسنده : 3setaei9 بازدید : 110